جدول جو
جدول جو

معنی علی کرمانی - جستجوی لغت در جدول جو

علی کرمانی
(عَ یِ کِ)
ابن محمود کرمانی شافعی. ملقب به ضیاءالدین. وی در سال 830 هجری قمری در قید حیات بود و در آن وقت سنش بیش از نود سال بوده است. اوراست: ضوءالمشارق الجدیر بالوضع علی المفارق (یا ضیاءالمشارق...) در چهار مجلد. (از معجم المؤلفین)
ابن حسین بن علی کرمانی. صوفی متوفی در حدود سال 470 هجری قمری او راست: سراج الشریعه و منهاج الحقیقه. (از معجم المؤلفین)
ملقب به عمادالدین و متخلص به عماد و مشهور به عماد فقیه و خواجه عماد فقیه. از عرفای قرن هشتم هجری قمری رجوع به عمادالدین کرمانی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَیِ)
ابن قاسم کاشانی کاتب. مکنی به ابوالحسن. وی از نویسندگان مبرز بود و او را برخی از نامه ها است که در معجم الادباء نقل شده است. رجوع به معجم الادباء چ قاهره ج 14 ص 99 و چ مارگلیوث ج 5 ص 295 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است از دهستان کنار بروژ، بخش صومای، شهرستان ارومیّه. دارای 153 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و توتون است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ کَ یَ)
دهی است از دهستان ارشق، بخش مرکزی شهرستان خیاو و دارای 150 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. و محصول آن غلات و حبوب است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ مَ)
ابن یحیی ارمنی، مکنّی به ابوالحسن. از فرماندهان عصر خلفای عباسی و اصل او از ارمن بود. پدرش به مناطق عرب نشین رفت لذا او در محیطی عربی پرورش یافت. و به فرمانروائی ثغور شام سپس ارمنستان و آذربایجان و آنگاه مصرتعین گردید. او را با رومیان جنگهای بسیاری روی دادو در سال 249 هجری قمری در یکی از این جنگها کشته شد. (از الاعلام زرکلی بنقل از النجوم الزاهره ج 2 ص 245)
لغت نامه دهخدا
(عَ کُ)
مردی کماج فروش بود که سری بسیار بزرگ داشت گوئی که دو جمجمه به هم پیوسته داشت. و کسانی را که سری بزرگ داشتند به وی تشبیه میکردند و میگفتند ’مثل علی کماجی’. (از یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ کِ)
ابن محمد بن عمیر نحوی کنانی. مکنی به ابوالحسن. وی از یاران محمد بن حسن بن مقسم بود و در سال 416 هجری قمری امالی ثعلب را از او روایت کرده است. (از معجم الادباء یاقوت چ قاهره ج 14 ص 245 و چ مارگلیوث ج 5 ص 378)
ابن ابراهیم کنانی فیجاطی. مکنی به ابوالحسن. متوفی در سال 720 هجری قمری او راست: التکمله المفیده لحافظ القصیده الشاطبیه فی القرأات. (از کشف الظنون ص 649)
ابن محمد بن صائغ کنانی. متوفی در سال 680 هجری قمری او راست: شرح جمل ابوالقاسم زجاجی. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 604)
ابن محمد بن محمد بن علی بن احمد بن حجر عسقلانی مصری کنانی شافعی. مشهور به ابن حجر. رجوع به علی عسقلانی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِکِ)
ابن محمد بن علی بن عبدالرحمان بن عراق شامی حجازی شافعی کنانی. مشهور به ابن عراق و ملقب به سعدالدین. رجوع به علی حجازی (ابن محمدبن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ یَ)
ابن اسماعیل بن اسحاق بن سالم بن اسماعیل بن عبدالله بن موسی بن بلال بن عامر بن ابی موسی عبدالله بن قیس اشعری یمانی بصری. مکنی به ابوالحسن. پیشوای اشعریان. رجوع به ابوالحسن اشعری شود
ابن ابی بکر بن علی بن محمد بن ابی بکر بن عبدالله بن عمر بن عبدالرحمان بن عبدالله یمانی زبیدی شافعی. مشهور به ناشری و ملقب به موفق الدین. رجوع به علی ناشری شود
ابن محمد بن اسماعیل بن ابی بکر بن عبدالله بن عمر بن عبدالرحمان ناشری زبیدی یمانی شافعی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی ناشری شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِیَ)
ابن ابی بکر بن خلیفۀ همدانی حسینی یمانی شافعی. مشهور به ابن ازرق و ملقب به موفق الدین و نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی ازرق شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَرْ را)
ابن عبدالرحمان بن شبیب بن حمدان بن شبیب حنبلی حرانی، ملقّب به نورالدین. ادیب بود و در طب نیز اطلاعاتی داشت. وی در سال 747 ه. ق. در قید حیات بود. او راست: جامعالفنون. (از معجم المؤلفین بنقل از الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 59)
ابن عیسی حرانی. او راست: عجائب البحر، که آن را برای المقتدر تألیف کرده است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1126)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِحِمْ ما)
ابن محمد بن جعفر کوفی حمانی. نام او در الذریعه به صورت ’علی بن محمد بن جعفر بن محمد بن زید شهید علوی امامی حمانی’ آمده است. وی شاعر بود و در سال 245 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. حمانی منسوب است به ’حمّان’ که محله ای است به کوفه. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 499. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 673) (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 266 بنقل از نسمهالسحر فیمن تشیع و شعر ضیاءالدین. عمدهالطالب ص 286. المناقب ابن شهرآشوب. العیون و المحاسن مفید. عیون اخبارالرضای صدوق)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ بَ)
ابن اصیل بن مسعود بن محمود بن محمد حنفی برمایی، مکنّی به ابومحمد. وی در شیراز مفتی بود. او راست: المباحث السباعیه، که کتابی است شامل هفت مبحث علمی: تفسیر، قرائت، حدیث، کلام، فقه، معانی و بیان. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ج 2 ص 1577)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن منصور بن محمد بن ابی المعالی بن احمد حسینی کارزانی الاصل حائری المولد. مشهور به علی الکبیر. رجوع به علی کبیر شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن کمال الدین حسین کاشانی. ملقب به غیاث الدین. رجوع به غیاث الدین (علی بن کمال الدین حسین کاشانی) شود
ملا علی کاشانی، مشهور به ملا علی حالی. او را اشعاری است که در تحفۀ سامی منقول است. (از الذریعه ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ملا علی کورانی، شافعی. متکلم و منطقی بود ونام وی در هدیهالعارفین بصورت علی بن محمد کورانی آمده است. وی مدتی امامت مسجد جرجیس را در شهر موصل عهده دار بود و در همین شهر در سال 1094 هجری قمری درگذشت. او راست 1- حاشیه بر شرح شمسیۀ قطب. 2- حاشیه بر شرح عقائد نسفی از تفتازانی. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ کُ رَ)
شیخ علی کرکانی، مکنی به ابوالقاسم. از عرفای مشهور اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری قمری و معاصر با شیخ ابوسعید ابوالخیر و سلطان محمود غزنوی بود. نسب او به سه واسطه به شیخ جنید میرسد و وی در نیشابورساکن بود و بسیاری از کرامات او در نامۀ دانشوران مذکور است. رجوع به نامۀ دانشوران ج 2 ص 271 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ)
ابن محمد بن خلف نیرمانی، مکنّی به ابوسعد. رجوع به ابوسعد نیرمانی و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7ص 195. عیون التواریخ ابن شاکر کتبی ج 13 ص 59. الوافی صفدی ج 12 ص 155. فوات الوفیات ابن شاکر کتبی ج 2 ص 75
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فَ)
ابن عثمان بن محمد اوسی (در برخی نسخ: اوشی). ملقب به سراج الدین. ادیب و شاعر متوفی در سال 569 هجری قمری او راست: 1- قصیدۀ لامیه، در اصول دین. 2- مختلف الروایه، که شرح منظومۀ عمر نسفی است در خلاف. 3- مشارق الانوار فی شرح نصاب الاخبار لتذکرهالاخیار. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 526 و... الجواهر المضیئه قرشی ج 1)
ابن مسعود فرغانی. مکنی به ابوسعد و ملقب به کمال الدین. او راست: المستوفی فی النحو. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1675)
ابن ابی بکر بن عبدالجلیل فرغانی مرغینانی حنفی. ملقب به برهان الدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی مرغینانی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عُ)
ابن خضر بن حسن عثمانی دمشقی. مکنی به ابوالحسن. حسابگر بود و در 25 یا 26 ماه شوال سال 459 هجری قمری در دمشق درگذشت. او را تصنیفاتی در علم حساب است. (از معجم المؤلفین از تاریخ دمشق ابن عساکر ج 12 ص 40)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عَ رَ)
ابن احمد بن علی عرشانی یمنی. محدث است و در سال 625 هجری قمری درگذشت. او راست: اشراط الساعه. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین ج 1 ص 706). در تمدن اسلامی، محدث فردی بود که هم حافظ حدیث و هم تحلیل گر آن محسوب می شد. وی معمولاً هزاران حدیث را با سلسله اسناد حفظ می کرد و در محافل علمی، جلسات روایت حدیث برگزار می نمود. شخصیت هایی مانند احمد بن حنبل، مالک بن انس و ابن ماجه از برجسته ترین محدثان تاریخ اسلام بودند. آثار آنان امروز منابع اصلی سنت نبوی به شمار می روند.
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ عِ)
ابن محمد بن علی بن احمد بن مروان عمرانی خوارزمی. مکنی به ابوالحسن. ادیب و لغوی و مفسر بود و در حدود سال 560هجری قمری درگذشت. او راست: 1- اشتقاق أسماء المواضعو البلدان. 2- شماریخ الدرر فی تفسیر الاّی والسور. او را شعری نیز هست. (از معجم المؤلفین) صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: معجم الادباء یاقوت ج 15 ص 61. بغیه الوعاه سیوطی ص 350. روضات الجنات خوانساری ص 485. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 102. هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 698. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 120. و نیز رجوع به ابوالحسن عمرانی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شِرْ)
ابن ابراهیم بن محمد زهری شروانی نقشبندی حنفی. ملقب به اکمل الدین. وی صوفی بود و در سال 1118 هجری قمریدر مدینه درگذشت. او راست: 1- اقصی المطالب. 2- جامع المناسک. 3- خلاصهالتواریخ. 4- دلیل الزائرین و أنیس المجاورین فی زیاره سیدالمرسلین. 5- مهمات المعارف الواجبه علی العباد فی أحوال المبداء و المعاد. (از معجم المؤلفین از سلک الدرر ج 3 ص 201. و هدیه العارفین ج 1 ص 764 و ایضاح المکنون ج 1 ص 434 و ج 2 ص 610)
ابن محمد بن علی زهری شروانی مدنی حنفی. وی ادیب بود و در سال 1134 هجری قمری در مدینه متولد شد و در همانجا در سال 1200 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- حاشیه بر دیباجهالدرر. 2- هوامشی بر المختصر. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین از سلک الدرر مرادی ج 3 ص 231)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن یحیی بن نصر بن احمد سامانی. وی از خاندان سامانیان و تنها فرزند پدر خویش بود. رجوع به احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ج 1 ص 321 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ سَ)
ابن صدقه بن منصور سرمینی. مکنی به ابوالفتح. او راست: درر الابکار فی وصف الصفوه الاخیار، که در سال 821 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین از ایضاح المکنون ج 1 ص 463)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خَ رَ)
ابن جعفر خرقانی (یا علی بن احمد خرقانی). از بزرگترین مشایخ صوفیۀ اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری. رجوع به ابوالحسن (علی بن جعفر) وبه ابوالحسن خرقانی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ تُ کَ)
ابن عثمان بن ابراهیم بن مصطفی بن سلیمان ماردینی حنفی ترکمانی، ملقّب به علاءالدین و مشهور به ابن الترکمانی. فقیه و اصولی و نحوی و لغوی و مفسر و محدث و ریاضی دان و ادیب و شاعر و نویسنده و عالم فرایض بود. وی در سال 683 هجری قمری متولد شد و مدتی مشغول تدریس و فتوی دادن و قضاوت کردن بود و در محرم سال 750 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- بهجهالاریب فی بیان ما فی کتاب الله العزیز من الغریب. 2- الدره السنیه فی العقیده السنیه. 3- السعدیه فی اصول الفقه. 4- شرح الهدایه فی فروع الفقه الحنفی. 5- مختصر تلخیص المتشابه فی الرسم خطیب بغدادی. 6- مختصر علوم الحدیث ابن صلاح. 7- مختصر محصل امام فخر. 8- المختلف و المؤتلف، درانساب عرب. 9- المنتخب فی علوم الحدیث. و نیز او را آثار نظم و نثر دیگری است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 145). صاحب معجم المؤلفین مآخذ ذیل را نیز آورده است: طبقات الحنفیه ص 31. فهرس المؤلفین بالظاهریه. الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 84. النجوم الزاهرۀ ابن تغری بردی ج 10 ص 246. حسن المحاضرۀ سیوطی ج 1 ص 267. تاج التراجم ابن قطلوبغا ص 32. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 256 و سایر صفحات. الجواهرالمضیۀ قرشی ج 1 ص 366. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 382. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 720
ابن آیبک ترکمانی صالحی، ملقّب به نورالدین و منصور. دومین تن از ممالیک بحری در مصر و شام. رجوع به علی بحری (ابن آیبک...) شود
ابن عمر بن قزل بن جلدک ترکمانی، مشهور به مشد و مکنّی به ابوالحسن و ملقّب به سیف الدین. رجوع به علی مشد شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ جُ)
ابن فضلان جرجانی بن بزری، مکنّی به ابوالحسن. محدث و ساکن سمرقند بود. وی از ابن الاعرابی حدیث شنیده است و حمزه السهمی از او حدیث کرده است. ’بزری’ نسبت به ’بزر’ است و منظور کسی که ’بزر’ را برای روغنگیری می فشارد. (از تاج العروس) (از منتهی الارب). و رجوع به جرجانی (علی بن فضلان...) شود
ابن عبدالعزیز بن حسن بن علی بن اسماعیل جرجانی شافعی، مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابوالحسن (علی بن عبدالعزیز فقیه) و علی (ابن عبدالعزیزبن...) و جرجانی (علی بن عبدالعزیز...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِجُ)
ابن محمد بن علی جرجانی حسینی حنفی، مشهور به میرسیدشریف و مکنّی به ابوالحسن. از علما و حکمای مشهور نیمۀ دوم قرن هشتم هجری بود. رجوع به جرجانی (علی بن محمد بن علی حسینی...) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 216. فهرس المؤلفین بالظاهریه. بغیهالوعاه سیوطی ص 351. الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 328. البدرالطالع شوکانی ج 1 ص 488. الفوائدالبهیۀ لکنوی ص 167. مفتاح السعادۀ طاش کبری ج 1 ص 125. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 12 و 41 و سایر صفحات. فهرس المخطوطات المصورۀ سیدج 1 ص 344. المکتبهالبلدیه. فهرس الریاضیات ص 39. فهرس الخدیویه ج 6 ص 55. کتب ادبی دانشگاه تهران. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 140 و ج 2 ص 229 و سایر صفحات. روضات الجنات خوانساری ص 497. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 728
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رُمْ ما)
ابن عیسی بن علی بن عبدالله رمانی اخشیدی وراق، مکنّی به ابوالحسن. وی ادیب و نحوی و لغوی و متکلم و فقیه و اصولی و مفسر و منجم و منطقی بود. اصل او از سرمن رأی (سامراه) است و در سال 296 هجری قمری در بغداد متولد شد، معجم الادباء و مفتاح السعاده سال تولد او را 276 هجری قمری ذکر کرده اند، وی نزد ابن السراج و ابن درید و زجاج تحصیل کرد. و دریازدهم جمادی الاولای سال 384 هجری قمری در بغداد درگذشت. او راست: 1- الاشتقاق. 2- الجامعالکبیر فی التفسیر. 3- شرح الصفات. 4- المبتدا در نحو. 5- معانی الحروف. (از معجم المؤلفین). صاحب معجم المؤلفین به مآخذذیل نیز اشاره کرده است: عیون التواریخ شاکر ج 12 ص 233. الوافی صفدی ج 12 ص 133. فهرس المؤلفین بالظاهریه. طبقات النحاه و اللغویین ابن شهبه ص 436. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 63. معجم الادباء یاقوت ج 14 ص 73. المنتظم ابن جوزی ج 7 ص 176. تذکرهالحفاظ ذهبی ج 3 ص 182. نزههالالبای انباری ص 389. میزان الاعتدال ذهبی ج 2 ص 235. النجوم الزاهرۀ ابن تعزی بردی ج 4 ص 168. انباءالرواه قفطی ج 2 ص 294. البدایۀ ابن کثیر ج 10 ص 314. الکامل ابن اثیر ج 9 ص 36. طبقات المفسرین سیوطی ص 24. لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 248. شذرات الذهب ابن عماد ج 3 ص 109. بغیهالوعاه سیوطی ص 344. مرآهالجنان یافعی ج 2 ص 420. المختصرفی اخبارالبشر ابوالفداء ج 2 ص 136. مختصر دول الاسلام ج 1 ص 182. مفتاح السعادۀ طاش کبری ج 1 ص 142. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 683. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 111 و سایرصفحات. روضات الجنات خوانساری ص 480. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 268 و سایر صفحات. مقدمه توجیه اعراب ابیات ملغزه الاعراب، از سعید افغانی. فهرس المخطوطات المصورۀ سید ج 1 ص 49. و نیز رجوع به ابوالحسن رمانی شود
لغت نامه دهخدا
محمد بن علی کرمانی. از ادبا و کتاب مشهور. وفات او به سال 478 هجری قمری به بغداد بوده است
لغت نامه دهخدا